برید کنار آرتین کوچولو داره میاد

بهار زندگی مامان و بابا آرتین ناز نازی

برید کنار آرتین کوچولو داره میاد

بهار زندگی مامان و بابا آرتین ناز نازی

27 روز دیگه .......

سلام کوچولوی نازم ،  

 

پسر قشنگم حالت چطوره ؟ می دونی تا 27 روز دیگه تو بغل مامانی ؟ خیلی دوست داریم . دیگه داریم لحظه شماری می کنیم تا بیایی . عزیزم دارم یواش یواش صدای قشنگ پات رو میشنویم . چه آهنگ قشنگی داره صدای پای نازنینت .  

گل پسر مامانی ، دیگه سیسمونیت داره کامل می شه . عزیز دلم دارم همه وسایلت رو می چینم برات عکس بگیرم . همه عکسات رو می ذارم توی وبلاگت عزیزم .  

همه بی صبرانه منتظرن تا تو بیایی ، مامان و بابا ، مامان جونا و بابا جون . خاله مینا ، دایی علی و دایی حمید ، عمه وجیهه و عمه مریم . همه منتظرن تا تو بیایی . زودتر بیا و همه ما رو از انتظار بیرون بیار .  

  

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

  

 

 

عکس تصویر تصاویر پیچک ، بهاربیست Www.bahar22.com

 

 

یکشنبه 15/12/89  

1.ربیع الثانی .1432  

march.06.2011   

آغاز شمارش معکوس برای ورود آرتین کوچولو

 Lilypie Pregnancy tickers 

 

سلام آرتین گلم .  

 

ببین داریم لحظه شماری می کنیم که بیایی نمی دونی بابایی چقدر بی تابته دیگه داره طاقتمون تموم میشه .

پسرکم اسم قشنگت رو انتخاب کردیم

سلام گل مامان و بابا  

 

گل پسرم حالت چطوره این چند وقته همش دنبال کارامون هستیم نتونستم بیام و باهات حرف بزنم . عزیز دل مامان و بابا . می دونستی اسمت رو انتخاب کردیم اسم قشنگت شد آرتین .  

آرتین عزیزم امیدوارم که این اسم رو دوست داشته باشی می دونی من و بابایی خیلی منتظرت هستیم امروز که دارم باهات صحبت می کنم 46 روز دیگه مونده تا روی ماهت رو ببینیم . عزیزم نمی‌دونم توهم دوست داری زودتر بیای پیش ما یا نه ؟  

آرتین کوچولوی ما می دونم الان جات اونجا خیلی تنگ شده آخه هزار ماشاا... بزرگ شدی و دل مامانی برات خیلی کوچیک آخه . عزیز دلم  می دونی دیروز ولنتاین بود من و بابایی رفتیم برای ولنتاین برات یه عروسک خرگوش خریدیم آخه سالی که بدنیا میایی سال خرگوشه . یه ماشین کوچولو هم خریدیم که درش از بالا باز می شه امیدورایم که از اون خوشت بیاد .  

نوگل قشنگم فصلی که توش بدنیا میایی بهاره اون موقع هم عید نوروزه همه شاد و خوشحالند با اومدنت همیشه و هر روز برای ما بهاره و عیده . الهی که همیشه با طراوت و سرزنده باشی مثل فصلی که توش بدنیا میای.  

نوگل ناز من ، کوچولوی قشنگ من ، عشق مامان و بابا ، رفتیم برات کلی وسایل خوشگل خریدیم . یه کوچولو اگه صبر کنی روز یکشنبه 1 اسفند قراره که تخت و کمد قشنگت رو بیارن بعدشم ما وسایلت رو می چینیم . وقتی چیدیم برات عکس می گیرم از وسایل قشنگت برات می ذارم توی وبلاگ تا برای همیشه برات بمونه و بزرگ که شدی ببینیشون .  

می دونی تخت و کمدت رو با بابایی و خاله مینا رفتیم خریدیم و بقیه وسایلت رو هم با بابایی و مامان جون و خاله مینا رفتیم خریدیم نمی دونی چقدر قشنگن بذار عکساش رو برات بذارم .  

بابایی روروئکت رو خیلی دوست داره شبا که از سر کار میاد یه کمی باهاش بازی می کنه . نمی دونی که بابایی چقدر بی تابه که تو رو زودتر ببینه . منم همینطور گل نازم .  

 چند روز پیش رفته بودیم جشن 22 بهمن که از طرف اداره مامانی گرفته بودن . اونجا همکارای مامانی نی نی هاشون رو بغل کرده بودن و آورده بودن نمی دونی چقدر دلم می خواست تو الان تو بغلم بودی تو رو خدا زودتر بیا و این انتظار ما رو تموم کن .  

 

 

 

 

دوستت داریم نوگل بهاری  

سه شنبه 26/11/89     

11.ربیع الاول .1432      

2011.15.فوریه         

رنگ سیسمونی گل پسرم

سلام گل پسرم ،  

 

عزیز دل مامان ، خیلی وقته که باهم حرف نزدیم ، آخه می دونی مامانی خیلی سرش شلوغه دارم پایان نامه ام رو تموم می کنم مامان جون . گلم خوبی ؟ قربون شیطونیات برم که این روزا همش داری تو دل مامانی بازی می کنی . راستش رو بگو چی بازی می کنی شیطون ؟ فوتسال ، بکس ، شنا کدومش گوگولی مامان . می دونی بابایی هر روز میاد باهات حرف می زنه ؟ همیشه حالت رو می پرسه . گلم ما خیلی دوستت داریم . همه دنیای مامان و بابا تو هستی قشنگ مامان . دیگه یواش یواش وقتی مامان جون اینا برن خونه خودشون می ریم برات وسایلت رو می خریم . می خواهیم یه دنیا چیزای قشنگ قشنگ برات بخریم . چه رنگی دوست داری مامانی ؟ وقتی که اومدی به دنیا بهم بگو که کدوم رو دوست داری ؟  مشکی / قرمز ، زرد /نارنجی ، زرد / سفید / سبز .  

گل مامانی داریم لحظه شماری می کنم که زودتر بیایی . زودتر بیا و دل همه مارو شاد کن گل مامانی . خیلی خیلی دوستت داریم .  

می دونستی امروز اولین روز از هفتمین ماهه که توی دل مامان هستی . الهی قربونت برم .   

 

  

 Picasion.Com

 

 

 

هوراااااااااااااااااااااااااا ! مامانی موفق شد که برای گل پسرش عکس بذاره . برای مامان دست بزنییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییید .  

 

 

 

یکشنبه 89.10.12 

27.محرم.1432   

02.01.2011    

نصف راه گذشت تا به پسر گلم برسم

سلام پسر گل مامان  

 

عزیزم حالت چطوره ببخشید که من مدتیه گرفتارم و نمی تونم بیام و باهات حرف بزنم . گل مامان پسرکم من روز 9 آبان رفتم پیش دکتر بهم گفت که قطعاً پسر هستی و می تونی بری براش همه چی بخری . قربونت برم الهی توی تلویزیون خانم دکتر دیدمت شیطون . داشتی همش وول می خوردی عسل من .  

این چند وقته خیلی مشغول بودیم مامانی . همی دنبال خونه و اثاث کشی و .... تا اینکه 14 آبان رفتیم توی خونه جدید و داریم وسایل رو می چینیم . ولی دکتر به مامانی گفته که نباید کار سنگین کنم آخه برای پسمل تپل مپلت ضرر داره . الهی قربونت برم . سعی می کنم که مواظبت باشم گلکم . می دونی توی عید سال 1390 دیگه میایی تو بغل مامانی .  

راستی صدای بابایی رو می شنوی هر روز میاد باهات حرف می زنه و حالت رو می پرسه . و بوست می کنه . خیلی دوست داره . زود زود هم دلش برات تنگ میشه . الهی فدات بشم گلم یه کمی که سر مامانی خلوت بشه و بتونم یه سری عکس و قصه برات جمع کنم توی وبلاگت می ذارم .  

گل پسرم می خواهیم اسمت رو آرتین بذاریم . دوستش داری احتمال زیاد همین بشه اسم قشنگت .  

مامان جان سعی کن هر روز تو دل مامانی تکون بخوری بزنی تا مامانی رو خوشحال کنی . فوتبال هم تمرین کن که هر وقت با بابایی فوتبال بازی کردی بابایی رو ببری . ههههه   

 راستی می دونی الان چند وقته که تو دل مامان هستی ؟ 20 هفته و 1 روز . قربون قدت برم کوچولوی مامانی

  

 

 

 

یکشنبه 1389.8.23 

6.ذیحجه.1431     

2010.10.13