عسل مامان
سلام ،
الهی قربونت برم ، الان دیگه مطمئن شدم که داری میای . من و بابایی و بقیه بی صبرانه منتظر اومدنت هستیم . اگه بدونی بابایی از شنیدن خبر اومدنت چقدر خوشحال شد . مامان جان خیلی برامون عزیزی . اما عزیز تر از خودت اینه که بتونیم تورو بخوبی تربیت کنیم تا همیشه و در همه مراحل زندگیت موفق و سربلند باشی و قطعاً باعث افتخار ما. عزیز مامان خیلی دلم می خواد ببینمت . برای سلامتت ، سعادتت و تعالی روحت هر کاری که از دستمون بر بیاد برات انجام میدیم . راستی الان طبق آنچه که مامانی حساب کرده 7 هفته است که توی دل مامانی اومدی . الهی قربون قدمات برم . عزیز مامان می خوام با کمک بابایی یه اسمی برات انتخاب کنیم که همه جا تک باشه و فقط نی نی من رو با اون اسم بخونن. یه اسمی باشه که خودت هم دوست داشته باشی . البته نمی دونم که دخمل نانازمی یا پسمل گلم ، امام دو تا اسم انتخاب می کنیم : یکی دخمل ، یکی پسمل .
راستی فعالاً این اسما پیشنهاد شده پیشنهادهای دیگه رو هم توی روزای دیگه برات می ذارم .
دختر : پارمین = تکه ای بلور ، نام همسر داریوش هخامنشی
پسر : آیین
یه روزی که بزرگ شدی بیا و این وبلاگ رو بخون ببین که تو زمانی که تو هنوز قدمای قشنگت رو توی دنیا نذاشته بودی ما در موردت چی فکر می کردیم و چه احساسی بهت داشتیم و چه اسمایی رو برات انتخاب کرده بودیم . برای هر کسی جالبه که اینارو بدونه می دونم برای توهم جالبه .
گل مامان قربونت برم .
16.مرداد .1389
26.شعبان.1431
2010.7.AUG